با سرعتتتت

꧁پارت ۲۵꧂
"و راجب هوتوکه... این بشر!.!... وای خدای من حتا اسمشم قلبم رو میتپونه! تک تک دخترای مدرسه روش کراش دارن! یه پسر با موهای طلایی خیلی روشن و درخشان با چشمای جواهری!~ اون خیلی اروم و مهربونه.... ام... ولی یه چیز مشکوک از نظر من راجبش هست... اونم اینه که هوتوکه هیچ نقصی نداره!... نقطه ضعفی نداره! این خیلی مشکوکه، اخلاق رفتار، گفتار، پوشش، همه چیش بی‌نقصه من واقعاً نمی‌فهمم انگار ادم نیست! فرشتس!. وایی ننه!~... درحال حاضر فقط دوماهه که به مدرسه اومده ولی کلی مهبوبه!... و خب راجب اخرین نفر... یومه... اون اصلا مهبوب نیست یا خوش زبون نیست ولی اینکه یه نابغه به تمام معناست رو کل معلما میدونن..!(یومه جان خواهر انیشتینه) این دختر از همه کوچیکتره چون یه سالو جهشی اومذه تا ببینن میتونه با هوشش همچین کاری کنه یا نه... پ به قدری یومه نابغه هست که میتونه کل پایه ها رو جهشی بیاد، ولی نزاشتن! چون تا جایی که میدونم به دلیل اینکه خالش این اجازه رو نداده چون میخواد یومه جوونیش رو خوش بگذرونه،چه خاله خوبی~. این اکیپ درحال حاضر باعث برتری کلاسشون میشه...ولی یه چیز جالب راجب این اکیپ ۴ نفره هست...اونم اینه که هوتوکه ستون این دوستیه،چون از روزی که اومد به مدرسه این اکیپ تشکیل شد و همیشه با خونسردی جلوی بحث های داخل اکیپو میگیره،انگار وجود هوتوکه باعث از هم نپاشیدن این اکیپه...برام سواله...تا کِی؟.. "
(ادامه دارد)